کشور ایتالیا نیز مانند تمامی کشورهایی که در سیستم تولیدی سرمایهداری جایی داشتند نتوانست از گزند بحران اقتصادی که در سال ۲۰۰۷ صدای پاهایش در دنیا شنیده شد و در سال ۲۰۰۸ علنا فرا رسید و کشورها و کارخانهها و بازارهای سهام را یکی پس از دیگری در نوردید در امان بماند. ایتالیا که همواره اقتصاد ضعیفتری نسبت به سایر همتایان اروپایی خود داشته است و ارزش پولی ”لیره“ واحد پول این کشور پیش از پیوستن به سیستم پول واحد اروپایی یکی از نازلترین مقادیر پولهای اروپایی بود، از بدو شکلگیری سیستم واحد ناگزیر به دریافت وامهای کلان از اتحادیهی اروپا شد تا بتواند عواقب ناشی از این انتقال را متحمل گردد.
بدهیهای کلان ایتالیا به اتحادیهی اروپا، پیشزمینهی اقتصادی نابسامان داخلی، فساد سیاسی و اقتصادی بسیار بالای دولت سیلویو برلوسکونی در طول دوران هشت سالهی نخستوزیری وی (سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۶ و سپس ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱) و همچنین بحران مالی اقتصادی سالهای ۲۰۰۸ تا به امروز شرایط بسیار سختی برای ایتالیا فراهم نمود. این کشور که خود یکی از موسسین اتحادیهی اروپا بوده است، هم اکنون تحت فشارهای بسیار سنگین دیپلماتیک از سوی اتحادیهی اروپا برای جبران بدهیهای خود قرار گرفته است. ایتالیا جزو کشورهاییست که در این سالها همواره دچار کسری بودجه بوده است و مدیریت اقتصادی این کشور یکی از نابسامانترین مدیریتهای اروپاییست. ایتالیا در حال حاضر پس از یونان، بالاترین مبلغ بدهی به اتحادیهی اروپا را در کارنامه دارد. اتحادیهی اروپا نیز به دنبال این جریانات، هرگونه کمک اقتصادی به ایتالیا را تا زمان جبران بخش عمدهی این بدهیها به حالت تعلیق در آورده است.
از اواسط سال ۲۰۱۰ دولت برلوسکونی با نگاه به شرایط بحرانی کشور، سعی در افزایش هزینههای عمومی، تامینات اجتماعی، سرویسهای شهری، حمل و نقل، کاهش و یا حذف برخی خدمات شهروندی و افزایش هزینههای مهاجرت و یا توریستی نمود. این امر در تابستان سال ۲۰۱۱ با اجرای یک رفراندوم برای خصوصیسازی ”آبرسانی شهری“ به اوج خود رسید و در حالی که این رفراندوم با رای مخالف ۷۲ درصدی شهروندان ایتالیا مواجه شده بود، طرح اجرای آن به پارلمان ایتالیا تحویل داده شد. این نفی آشکار دموکراسی مخالفت بسیاری در میان شهروندان ایتالیا ایجاد کرد و موجب افزایش فشار احزاب مخالف دولت بر نخستوزیر وقت ایتالیا گردید. پس از چند سری اعتصابات گسترده در سرتاسر ایتالیا و رایزنیهای وسیع در میان نمایندگان پارلمان، سیلویو برلوسکونی در مجلس استیضاح گردید و موفق به کسب رای اعتماد مجدد نشد و مجبور به استعفا گردید. بنا به درخواست نمایندگان از رئیس جمهوری ایتالیا، جورجو ناپولیتانو، نخستوزیر جدیدی که میبایست به مجلس معرفی میشد باید دست به تشکیل دولت تکنوکرات میزد تا بتواند با مدیریت بحران اقتصادی حاکم بر کشور، سعی در تثبیت شرایط نماید. دولت جدید که به نخست وزیری ماریو مونتی، یکی از سناتورهای ایتالیایی که سابقهی وزارت اقتصاد را نیز در کارنامهاش داشت تشکیل میشد، وزرایی را برگزید که هیچ وابستگی سیاسیای نداشته و تماما پیشینهی دانشگاهی داشتند. مونتی که خود همزمان با نخستوزیری، وزارت اقتصاد کابینهاش را نیز به دست گرفته است، بر طرحهای ریاضت اقتصادی مطروحه در دولت پیشین پافشاری نمود و آنها را شدت بخشید. بدین وسیله، وی با افزایش مالیاتها، مسدود کردن راههای فرار از مالیات، اصلاحات قوانین ساخت و ساز و افزایش هزینههای حمل و نقل عمومی، خدمات شهروندی، بهداشتی و درمانی، گسترش طرحهای عمرانی و از همه مهمتر لغو تسهیلات دانشجویی از قبیل خوابگاهها و بورسهای تحصیلی دانشجویان سعی دارد ایتالیا را از بحران اقتصادی کنونی خارج نماید. این تغییرات در سیستم اقتصادی نارضایتیهای عمدهای را در میان اقشار مختلف شهروندان ایجاد نمود. اعتصابات سرتاسری در ایتالیا با روی کار آمدن ماریو مونتی چند برابر گردیدند. قیمتهای ارزاق در این کشور افزایش پیدا کردند. جنبشهای اعتراضی به دولت، و گروههای مخالف فعالیتهای خود را شدید کردند و در عین حال دولت نیز بر شدت سرکوبها افزود. تا جایی که پلیس در این روزها سادهترین تحرکات اجتماعی را به شکلی آشکار سرکوب میکند و موج دستگیری مخالفین دولت و طرحهای اجرایی دولت نیز بسیار گسترش یافته است. ماریو مونتی در این میان با حرکتی که حتی به زعم حامیانش عوام فریبانه شمرده میشود؛ اصلاحات را از خود شروع کرده است و برای شغلهای نخستوزیری و وزارت اقتصاد حقوقی دریافت نمیکند.
جنبش دانشجویی و سیاستهای اقتصادی جدید
سیاستهای اقتصادی دولت در قبال دانشجویان محدود به دولت ماریو مونتی نمیشود. این سیاستها از سال ۲۰۱۰ توسط برلوسکونی آغاز شدند و در دولت مونتی بسیار شدت یافتند. بر اساس اصل ۳۴ قانون اساسی ایتالیا، دولت موظف است که خرج تحصیلات دانشجویانی که به زعم دولت (با بررسی شرایط خانوادگی، درآمدی و کاری) قادر به پرداخت هزینههای تحصیلی نیستند را در قالب بورس دانشجویی، خوابگاهها و کمک هزینههای شهریهی دانشگاهی تقبل نماید. همچنین بر اساس تعهداتی که دولتهای اروپایی در زمینههای گوناگون به اتحادیهی اروپا ارائه میدهند، یکی از تعهدات دولت ایتالیا در زمینهی آموزش و پرورش برخورد یکسان با دانشجویان ایتالیایی و غیرایتالیایی در زمینهی فراهم نمودن شرایط تحصیلی است. در مقابل؛ اتحادیهی اروپا نیز با ارائهی کمکهای مالی به دولتهای ایتالیا به ازای هر دانشجوی غیر اروپایی سعی در تسهیل این شرایط مینماید.
در سال تحصیلی جدید در ناحیهی پیه مونته در شمالیترین نقطهی ایتالیا که هم مرز با فرانسه نیز هست، ۱۲۰۰۰ دانشجوی ایتالیایی و غیرایتالیایی متقاضی بورس وجود دارند که به زعم دولت ایتالیا لایق دریافت بورس هستند. از ماه سپتامبر که همزمان با شروع سال تحصیلی بود، خبرهای جسته و گریختهای مبنی بر کاهش بودجهی بورس تحصیلی دانشجویان پیه مونته به گوش میرسید. برخی خبرها مبنی بر حذف کامل بودجهی بورس تحصیلی دانشجویان بود و خبرهایی نیز مبنی برکاهش آن به نصف شنیده میشد. تعطیل شدن یکی از خوابگاههای شهر تورینو و ارائهی سرویسهای خوابگاهی به عدهی بسیار اندکی از دانشجویان تمام این شایعات را تقویت میکرد. خوابگاههای دانشجویی رایگان که به منزلهی حقوق دانشجویی در قانون اساسی ایتالیا مطرح شدهاند به صورت ماهانه به دانشجویان اجاره داده میشد تا خبرهای شنیده شده مبنی بر ضعف اقتصادی ارگانهای ذیربط جنبهای موثق به خود گرفته و از حالت شایعه خارج شوند. در این میان اعتراضات و تجمعات مختلفی در بین دانشجویان برگزار میگردید. برخی از این تجمعات در ساختمانهای دانشگاهی به منظور هماندیشی و بررسی راهکارهای موجود شکل میگرفت و برخی دیگر نیز در مقابل ساختمانهای ناحیهای، شهرداری و یا ساختمان ارگان ذیربط بورس (ادیزو) صورت میگرفتند. دانشجویان در قالب این تجمعات خواهان دیدار با مسئولین و سخن گفتن با آنان بودند تا بتوانند اطلاع درستی از آنچه قرار است بر آنها رخ دهد حاصل کنند اما تنها در یک موقعیت در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۱۱ موفق به دیدار با یکی از مسئولین شدند. لئو آندرئا که یکی از مشاوران ناحیهای پیه مونته است به دانشجویان اعلام کرد که به علت تاخیر در اهدا بودجه به پارلمان از طرف دولت هیچ اطلاعی از مبلغ اختصاص یافته به بورسهای دانشجویی در دسترس نیست، و دانشجویان باید تا اعلام نتایج نهایی بورسها صبر کنند. ۱۶ دسامبر سال ۲۰۱۱ تاریخی بود که از سوی ارگان ذیربط بورس (ادیزو) به دانشجویان ارائه گردیده بود. یک روز مانده به این تاریخ دانشجویان مجددا در ساختمان اصلی دانشگاه تورینو گرد هم آمدند و ظرفیتهای موجود برای واکنش نشان دادن به رویداد فردا را ارزیابی کردند. فردای آن روز نتایج اعلام شده در مورد دریافتکنندگان بورس بهت شدیدی در میان دانشجویان برانگیخت. 7۰ درصد دانشجویان علیرغم استحقاق مالی از دریافت بورس بازماندند و ۳۰ درصد باقی که قسط اول بورس را دریافت نمودند هیچ تضمینی برای دریافت قسط دوم نداشتند. این ماجرا دانشجویان را به تحرک واداشت و در روز دهم ژانویه دانشجویان راهپیمایی اعتراضی گستردهای در راستای اعتراض به حذف بورسهای دانشجویی در تورینو تشکیل دادند که با سرکوب شدید دانشجویان توسط پلیس همراه بود. یازدهم ژانویه دو دانشجوی تونسی که کرایهی خوابگاه را پرداخت نکرده بودند از خوابگاه اخراج شدند و وقتی در مقابل این تصمیم فرجام خواستند و مقاومت نشان دادند، با دخالت پلیس از خوابگاه بیرون رانده شدند. به دنبال این اتفاق اسفبار، فردای آن روز یعنی ۱۲ ژانویه دانشجویان ”در ساعت پنج عصر“ مجددا به منظور هماندیشی در ساختمان مرکزی دانشگاه تورینو گرد هم آمدند و سرانجام تصمیمی مبنی بر اشغال خوابگاهی که امسال تعطیل شده بود توسط چند تن از دانشجویان طرح گردید. دانشجویان که فاجعه را کاملا حس کرده بودند این پیشنهاد را پذیرفتند و عصر همان روز به سمت خوابگاه راه افتادند. خوابگاه دانشجویی ”شمارهی ۱۵ خیابان وردی“ از همان روز در تسخیر دانشجویان است و جنبش ”اشغال وردی“ دو ماهگیاش را چند روز پیش پشت سر گذاشته است.
خوابگاه اشغال شده به مثابه یک پایگاه جنبش دانشجویی
آنچه جنبش اشغال خوابگاه را بسیار متمایز و جالب توجه کرده است، رشد مطالبات در همین مدت کوتاه دو ماهه است. خوابگاه وردی که در بدو اشغال، به منظور پیگیری حق بورس تحصیلی تصرف گردیده بود، حالا تبدیل به مرکز کنترلی برای انواع فعالیتهای دانشجویی گردیده است. دانشجویان از کشورهای مختلف جهان که با حذف بورسهای تحصیلی، تحصیلات و آیندهشان در معرض خطر قرار گرفته بود، حالا به رایگان در خوابگاه اسکان یافتهاند. ادارهی خوابگاه به شکلی کاملا مشارکتی از جانب تمامی اشغالگران صورت میگیرد. جلسات مدیریتی و هماندیشی در یک ماه نخست اشغال هر روز و از آن پس هر هفته دو روز با مشارکت تمام دانشجویانی که در این برنامه نقشی داشته یا دارند تشکیل میگردند. برخی از اساتید دانشگاه منتقد طرحهای حذف حقوق دانشجویی در طی این مدت در خوابگاه برای دانشجویان جلسات توجیهی برگزار کردهاند و دانشجویان را با حقوق از دسترفتهشان آشنا نمودهاند و رهیافتهایی برای چگونگی ادارهی خوابگاه ارائه دادهاند. خوابگاه اشغال شده همچنین امکاناتی در اختیار دانشجویان نهاده است که هیچ یک از خوابگاههایی که به صورت رسمی اداره میشوند تاکنون سابقهی ارائهی آنها را نداشتهاند. تجربیاتی از قبیل ”دورههای رایگان آموزش زبان و موسیقی“، ”جلسات نمایش و تحلیل فیلم“، ”آشنایی با فرهنگ و شرایط سایر کشورها و معضلاتشان“، ”جلسات طرح و بحث دربارهی سوسیالیسم و بحرانهای اقتصادی به بارآمده در سیستم کاپیتالیستی“ نمونههایی از طرحهایی هستند که در خوابگاه اشغال شده به صورتی کاملا اشتراکی به اجرا در میآیند و خوابگاه اشغال شده را بسیار بیشتر از یک خوابگاه عادی جلوه میدهند.
اعتراضات دانشجویی پس از اشغال خوابگاه
ششم فوریه سال ۲۰۱۲ مصادف با آغاز سال تحصیلی جدید در ناحیهی پیه مونته در ایتالیا بود. جشن آغاز سال تحصیلی جدید با حضور سه تن از وزرای کابینهی تکنوکرات در تورینو برگزار میشد. در این روز دانشجویان اشغال کنندهی خوابگاه وردی با اعلان عمومی حضور در محل جشن، خواستار شنیده شدن مطالباتشان توسط وزرای کابینه و سران منطقهای شدند. احزاب چپ ایتالیا و برخی جنبشهای اجتماعی ایتالیایی نیز در همبستگی با دانشجویان به خیابانها آمدند و خواهان توجه به مطالبات دانشجویان گردیدند. ممانعت مسئولان از گفتگو با معترضین، ممانعت از ورود معترضین به سالنهای سخنرانی و اخراج دانشجویانی که در خلال جلسه سعی در طرح مطالبات دانشجویان داشتند، دانشجویان را به برگزاری راهپیمایی اعتراضی در سطح تورینو برانگیخت. مردم نیز به این تظاهرات پیوستند و خیابانهای مرکزی تورینو به مدت حدودا دو ساعت خالی از هر گونه عبور و مرور شدند. پلیس معترضین را به شدت سرکوب کرد و آسیبهای جسمی عمدهای به دانشجویان بیدفاع وارد نمود. دانشجویان معترض در پاسخ به این اقدام وحشیانهی پلیس و همچنین بیاعتنایی دولت به مطالباتشان یکی از میادین اصلی شهر را به اشغال درآوردند و خواهان پوشش رسانهای در ارتباط با آن چه رخ داده بود شدند.
در دیدار دانشجویان با یکی از مدیران ارگان ذیربط بورس، وی با اشاره به ذخیرهی حاصل از بازیهای المپیک زمستانی سال ۲۰۰۶ که در تورینو برگزار شده بود، (به مبلغ ۱۱۲ میلیون یورو)، و تعهدی که دولت ایتالیا در قبال اختصاص این پول به بورسهای دانشجویی دارد، دولت منطقهای پیه مونته را ملزم به پرداخت این مبلغ به مثابه بودجهی این نهاد دانست. دانشجویان اشغالگر در روز ۲۴ فوریه ی ۲۰۱۲ با حضور در مقابل شهرداری تورینو خواهان ملاقات با مسئولین و برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی شدند که باز هم مورد هجوم و سرکوب نیروهای پلیس قرار گرفتند و نیروهای امنیتی نسبت به ورود آنها به ساختمان شهرداری ممانعت ورزیدند.
پیوستگی با جنبشهای اجتماعی
قریب به سی سال است که پروژهی احداث یک قطار سریعالسیر بینالمللی بین تورینو و لیون کلید خورده است. این خط آهن قرار است اولین خطآهنی باشد که تورینو را به خارج از ایتالیا متصل میکند، و شصت درصد هزینهی احداث آن نیز بر عهدهی ایتالیا و مابقی بر عهدهی فرانسه خواهد بود. گفتنیست خط آهن مذکور موسوم به ”تاو“ برای کشور ایتالیا، ۲۱۴ میلیارد یورو هزینه خواهد داشت، و بر اساس نقشهی راهی که برای آن تدوین شده است، باید از میان درهی ”والدی سوزا“ و روستای ”سوزا“عبور کند. به موجب این امر بخش مهمی از اکوسیستمهای طبیعی این منطقه نابود خواهد شد و بسیاری از مردم روستا نیز خانه و کاشانهی خود را از دست خواهند داد. این طرح از بدو شکلگیری مخالفان بسیاری از فعالان محیط زیست تا فعالان مدنی و سیاسی و اجتماعی را در مقابل خود داشته است، که در تمام این مدت اجازهی احداث حتی یک سانتیمتر از این قطار را نیز به دولت ندادهاند. فعالان مدنی و سیاسی مخالف طرح معتقدند که در شرایط بحرانی اقتصادی ایتالیا، هیچ دلیلی برای صرف چنین هزینهی گزافی به پای احداث یک قطار وجود نخواهد داشت. ایتالیا که همانطور که شرح آن رفت، بدهیهای بسیاری به اتحادیهی اروپا دارد، در این طرح هیچگونه حمایتی از سوی این نهاد نیز نخواهد داشت. بر اساس آمارهایی که مخالفین طرح قطار (گروه مخالف موسوم به ”نو تاو“) از وضعیت امروز پروژه و اقتصادی ایتالیا ارائه دادهاند، هر چهار سانتیمتر از این قطار هزینهای برابر یک بورس دانشجوییای دارد که قرار بر حذف آن گذاشته شده است؛ و هر ۵۰۰ متر آن، هزینهای معادل یک بیمارستان ۱۲۰۰ تختخوابه، با ۳۸ اتاق عمل و ۲۲۶ آمبولانس خواهد داشت. جنبش دانشجویی امروز یکی از بزرگترین شاخههای جنبش ”نو تاو“ را تشکیل میدهد و حضوری همواره پررنگ در اعتراضات دارد. با تمام این احوال، دولت ماریو مونتی تاکید خاصی بر راهاندازی و آغاز کار پروژه دارد و در روزهای پایانی فوریه و آغازین مارس سال ۲۰۱۲ با استقرار نیروهای امنیتی در درهی والدی سوزا سعی در حصار بندی مناطق عملیاتی دارد. پس از روی کار آمدن دولت مونتی، موج سرکوبهای فعالین جنبش نو تاو نیز بسیار شدت گرفته است. ۲۶ نفر از فعالان نو تاو که یکی از آنها نیز دانشجو بوده است، شبانه در محل زندگیشان بازداشت شدهاند و بدون هیچگونه محاکمهای از ۲۶ ژانویه در حصر به سر میبرند. لوکا آبا، یکی از رهبران این جنبش، در تاریخ ۲۷ فوریهی سال ۲۰۱۲ دو روز پس از راهپیمایی ۱۰ کیلومتری معترضین، از روستای بوسولنو تا سوزا، که با حضور حدود ۸۰ هزار نفر از معترضین برگزار شده بود و همزمان با شروع حصاربندی منطقهی عملیاتی از سوی نیروهای پلیس تحت تعقیب قرار گرفت. وی پس از حملهی ماموران امنیتی، با بالارفتن از یک دکل برق با یک شبکهی رادیویی تماس گرفت و به شرح وضعیت خود پرداخت. او در مصاحبه اعلام کرد که پلیسها با پرتاب سنگ به سمت وی، او را در معرض خطر برق گرفتگی قرار دادهاند که در همین اثنا از بالای دکل به پایین پرتاب شد و هم اکنون نیز در کما به سر میبرد. برخوردهای شدید ماموران امنیتی هم اکنون سازمانهای حقوق بشری را نیز به حامیان نو تاو افزوده و در برابر دولت قرار داده است. خوابگاه وردی چندین بار صحنهی جلسات فعالان نو تاو بوده است و دانشجویانی که خوابگاه را به اشغال در آوردهاند از اعضای مهم بدنهی این جنبش به شمار میروند.
خوابگاه وردی و ایران
با توجه دوستانی که خوابگاه وردی به اشغال آنان در آمده است، کشور ایران نقش بسیار پررنگی در خوابگاه اشغال شده داشته است. در تاریخ نهم فوریهی ۲۰۱۲ جلسهای با شرکت برخی دانشجویان ایرانی مقیم تورینو در خوابگاه وردی برگزار گردید که در آن به تشریح شرایط ایران پرداخته شد. در این بحث و گفتگو با دانشجویان سایر ملل، شرایط ایران پس از انقلاب، در طول دوران جنگ و دههی تلخ ۶۰، دوران اصلاحات و آنچه که امروز مردم ایران را در تنگنای سخت اقتصادی قرار داده است تشریح گردید. خطر جنگ که امروز مجددا ایران را تهدید میکند برشمارده شد، و محاصرهی اقتصادی و بار سنگین حاصل از آن که بر دوش مردم ایران سنگینی میکند، به منزلهی تاوان سیاستهای جاهطلبانهی دولت برآمده از انتخابات تصرف شده در ایران تشریح گردید و گسست شکل گرفته میان ملت و دولت در ایران بازگفته شد. در ماه مارس ۲۰۱۲، جلسات نمایش فیلم به چهار فیلم از سینمای ایران اختصاص داده شده اند و در آینده نیز جلسات دیگری در مورد آشنایی هر چه بیشتر با ایران و آنچه بر ایرانیان میرود تشکیل خواهند گردید.
نگاه به آینده
دانشجویان معترض، روزهای دوازدهم تا چهاردهم مارس را به عنوان روزهای اعلام حضور برگزیدند. با سپری شدن وقفهی موجود پس از امتحانات دانشگاهی، و شروع دورهی جدید کلاسها، دانشجویان به خانهی حقیقی خود برگشتند و به دانشجویان و دانشگاهیان اعلام موجودیت نمودند. در طول این سه روز برای مجمع عمومی دانشجویان معترض به سیاستهای جدید دولت، در روز ۱۴ مارس، اطلاعرسانی گستردهای صورت گرفت و این مجمع روز چهاردهم مارس در دانشگاه تورینو با حضور دانشجویان برپا گردید. دانشجویان به تحلیل آنچه رفته است پرداختهاند و اندوختههای برآمده از تجربهی اشغال را به اطلاع سایر کسانی که از این تجربه اطلاع موثقی نداشتند رساندند. دانشجویان ضمن اعلام این قضیه که تا تاریخ ۳۰ آوریل، به منزلهی تاریخ اعلام بودجهی سال ۲۰۱۲ ایتالیا با چهار ماه تاخیر، هیچ اطلاعی از سرنوشت بورسهای دانشجویی و سایر خدمات رفاهی دولتی در دست نخواهد بود، به لزوم گسترش ارتباط و تعامل جنبش اشغال وردی با سایر بخشهایی که در قالب طرحهای جدید دولتی زیان خواهند دید، تاکید ورزیدند. دانشجویان اشغالگر، سرانجام بر سر برگزاری یک نشست عمومی با حضور شهروندان در یکی از میادین مرکزی شهر در کنار سایر نهادهای ذیربط به سیاستهای دولتی، همچون ارگانهای بهداشتی و تامین اجتماعی و سرویسهای حمل و نقل، در پایان ماه مارس، توافق نمودند. خوابگاه اشغال شدهی وردی، دقیقا به مثابه همان موتور کوچکی است که موتور بزرگ اجتماع را به راه انداخته است، و به سوی تغییر نظم موجود و بنیانگذاری یک ”نظم نوین“ حرکت میکند.